بربنیاد این خبر دبیر کل ناتو در بروکسل اظهار داشته است که این کمک ها تا سال 2020 میلادی ادامه پیدا خواهد کرد. لازم به یادآوری است که پیش از این ناتو تا سال 2017 وعده کمک و همکاری با نیروهای افغان را داده بود. دبیرکل ناتو علت سه سال افزایش کمک های ناتو به نیروهای افغان را ناامنی های اخیر در کشور یادآوری نمود. در نشست بروکسل وزیران خارجه بیست کشور عضو ناتو و ده ها کشور همکار این پیمان در مورد اوضاع امنیتی افغانستان بحث و گفتگو کردند. هم چنین در این نشست کشور های عضو ناتو گفتند که حدود دوازده هزار نیروی پیمان ناتو در افغانستان باقی خواهند ماند که عمده وظیفه این نیروها مشاوره و آموزش نیروهای افغان خواهد بود. هم چنین باید گفت که در این نشست سفیر ایالات متحده امریکا اعلام داشت که ناتو اهمیت ویژة ای برای افغانستان قایل است و این کشور یکی از کشورهای هدفمند برای ناتو به شمار می رود. وی در ادامه تاکید ورزید از دیدگاه من افغانستان یک ماموریت نا تمام برای ناتو است و با وجود چالش های کنونی ما باید به تعهدات خود در برابر افغانستان عمل کنیم.
گزارش این خبر و اعلام موضع ناتو و کشور های عضو آن با استقبال گرم منابع داخلی و خارجی قرار گرفت. بطور مشخص حکومت افغانستان نیز این اعلام موضع و حمایت ناتو را ستودنی دانست و از آن استقبال به عمل آورد. چنانچه وزیرخارجه کشور از کمک های جهانی برای از بین بردن هراس افگنان سپاس گزاری کرد و تمدید حضور نیروهای خارجی در افغانستان را ارزنده خواند. وزیر خارجه کشور که در نشست وزاری خارجه جهان در بروکسل صحبت می کرد گفت، با کمک ناتو و جامعه جهانی، افغانستان می تواند به عنوان یک کشور توسعه یافته، دموکراتیک و با ثبات به پیش برود. او گفت که در افغانستان هنوز کار های ناتمام وجود دارد دولت افغانستان با همکاری ناتو در اینده کار های ناتمام به اتمام خواهد رسید.
بدون شک این اعلام موضع ناتو و حمایت کشور های عضو آن از این برنامه بر وضعیت امنیتی و سیاسی کشور تاثیر مثبتی را بر جای خواهد گذاشت. یعنی این که چنین اعلام موضعی باید مورد استقبال قرار گیرد. این اعلام موضع ناتو و حمایت آن در واقع یک فرصت دوباره و مغتنمی را برای کشور در امر مبارزه با تروریزم و تامین امنیت و ثبات فراهم ساخت. اما پرسش اساسی اینست که آیا این اعلام موضع ناتو واقعا جدی است؟ آیا رهبران سیاسی و امنیتی کشور از این فرصت خواهند توانست استفاده را از آن ببرند؟ و...
پرسش ها و یا شک و تردیدهای فوق از آنجایی مطرح می گردد که نزدیک به سیزده یا پانزده سال است که از حضور نیروهای بین المللی در کشور می گذرد. در طی این مدت ضمن آن که تلاش ها و کوشش های بسیاری برای تامین ثبات و مبارزه با تروریزم و ناامنی صورت گرفت، اما آنطور که بایست و آنگونه که شرایط اقتضا می نمود و فرصت ها فراهم بود برای ایجاد ساختارهای اساسی و زیربنایی ثبات در افغانستان کاری جدی نشد. هرکاری که شد روبنایی و مقطعی و آنی و پروژه ای بود. کارهای سطحی و بی بنیاد که اثرات آن کوتاه مدت بود. شاید به همین جهت است که پس از گذشت این همه سال ماموریت نیروهای ناتو در افغانستان برای مبارزه با تروریزم و تامین ثبات ناکام و ناموفق ارزیابی می گردد. حال خود سازمان ناتو نیز می پذیرد که ماموریتش در افغانستان چندان موفقیت و دست آورد دوام داری را به همراه نداشته است. هرآنچه که بنام موفقیت و دست آورد یاد می شود ممکن است در اثر حادثه ای یک لحظه ای کاملا فرو بپاشد و از بین برود. چرا؟ نمونه های این تحلیل را ما در وضعیت شکننده کنونی کشور و نیز تحولات نظامی و امنیتی صفحات شمال کشور و مناطق جنوبی و غربی کشور شاهد هستیم که فارغ از توضیح می باشد.
بدین جهت است که می توان گفت پس از وخیم شدن وضع امنیتی در کشور، همانطور که در گفتار بعضی از اعضای ناتو نیز تصریح گرده است، موضوع تمدید ماموریت ناتو در دستور کار سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) قرار گرفت و پس از جروبحثهای فراوان این مسأله قطعی گردید. تمدید مأموریت و حضور ناتو در شمال کشور در حالی صورت میگیرد که دور جدید این مأموریت در قالب حمایت قاطع و با رویکرد آموزشی و مشورتی انجام میشود. این چهارچوب کاری پس از سال 2015 میلادی برای سازمان پیمان امنیتی ناتو تعریف شده و در موافقت با دولت کابل نیز ذکر شده است. حمایت قاطع این سازمان از افغانستان به معنای مشارکت کامل آنها در تمامی عرصههای امنیتی است. این تعریف میتواند شامل مسایلی چون آموزش، حمایت هوایی، کمکهای تخنیکی، استخباراتی و... گردد تا ثبات پایدار را در افغانستان فراهم ساخته و زمینهی خودکفایی نیروهای امنیتی را مهیا سازد.
تعریف فوق ایجاب میکند تا سازمان ناتو به تمام معنا از سیاستهای امنیتی افغانستان حمایت نموده و در برابر هرگونه حملهی داخلی یا تهاجم خارجی در حمایت از حکومت افغانستان ایستاده باشد. اما متاسفانه تجارب و شواهد چند سال گذشته وبه خصوص در یک سال اخیر نشان داده است که چنین حمایتی از سوی ناتو جدی نبوده است. به معنای دیگر آنچه ناتو دز کنفرانس ها و نشست های داخلی خود یا با مقام های افغان مطرح می سازند چیزی است و آنچه در میدان نبرد و عرصه عمل شاهد آن هستیم چیزی مغایر آن دیده می شود.
ناتو در طی این مدت در گریز از اقدام در جهت تامین زیربنایی امنیت و ثبات افغانستان نه تنها نیروهای امنیتی و دفاعی کشور را از لحاظ تجهیزات مدرن و کامل حمایت ننمود، بلکه در حد مشوره نیز یک حمایت قاطع صورت نداد. امروز نیروهای دفاعی کشور فاقد نیروی هوایی می باشد. فاقد تجهیزات مدرن و تانک های پیشرفته می باشد. در میدان های نبرد و در شرایط اضطرار از نیروهای امنیتی و دفاعی کشور حمایت ننمود. به همین سان در عرصه خارجی نیز هرگز سعی ننمود که بر حامیان آشکار تروریست ها و مخالفین نظام سیاسی فشار جدی وارد سازد و یا هشدارهای لازم را به آنان بدهد.این شیوه نیروهای ناتو در حالی صورت می گیرد که در مقابل رسانهها و برخی از نهادهای وابسته به کشورهای عضو ناتو سعی ورزیده اند که وضعیت کشور را آشفته جلوه داده تا زمینه دوام حضور خود را توجیه سازند، حالا برای چه ؟ و چرا ؟ معلوم نیست.
از جانب دیگر باید بصورت واضح بیان داشت که حکومت نیز هرگز سعی ننموده است تا نسبت به این روش و سیاست ناتو انتقاد جدی داشته باشد و سعی ورزد که آنان را وادار سازد تا بصورت جدی و قاطع همانطور که ادعا شده است از نیروهای امنیتی و دفاعی کشور حمایت و مشوره اساسی و بنیادین صورت گیرد. مقام های حکومت نه تنها در این راستا اقدام اساسی ننمودند، بلکه در ظاهر قضیه تلاش ورزیدند که خود را از روش در پیشگرفته ناتو در ماموریت افغانستان راضی جلوه دهند و سهل انگاری ها و کوتاهی های آنان را هرگز برخ شان نکشیده است.
اما اکنون به نظر میرسد زمان آن فرا رسیده است تا به چنین وضعیت خاتمه داده شود. اولا سازمان ناتو در مورد حضور خودش در افغانستان تصمیم قاطع و جدی را اتخاذ نماید. آنان نباید مثل گذشته با سهل انگاری و وقت گذرانی و تلف ساختن فرصت ها آینده کشور را به بازی بگیرند. آنان باید بصورت قاطع در زمینه حمایت زیرساختاری حکومت و نیروهای امنیتی و دفاعی تلاش ورزند. هم چنین حکومت نیز بجای استقبال از تصمیم های سیاسی و خوش بینی های بی بنیاد از حامیان بینالمللی خود از جمله ناتو بخواهد تا حمایت قاطع خود را همانگونه که در مقررات و توافقات مطرح شده ذکر شده است، عملی سازد.
بنابراین آنچه در خصوص تمدید حضور و مأموریت ناتو در لازم به یادآوری می باشد این است که حکومت و سازمان ناتو در راستای مبارزه با تروریزم هماهنگ شده و به نحوی تنظیم گردد که بتواند تمثیل کننده واقعی از تعریف “حمایت قاطع” باشد نه شعاری و سیاسی. این مسئله می طلبد تا از یک سوی حضور موثر و عملکرد قاطعانهی آموزشی و مشورتی این سازمان در کشور گسترش یابد و روی کرد دیپلماتیک آن در خصوص تعاملات منطقه غرض تامین ثبات در افغانستان نیز قاطعانه باشد و از سوی دیگر، حمایتهای فنی و هوایی ناتو در عرصههای جنگی نیز افزایش یابد و به سرعت و موثریت عملکرد نیروهای امنیتی و دفاعی کشور کمک نماید. در غیر آن صورت فقط دریافت ماهوار یا سالانه کمک های ناتو برای کشور هیچ دردی را چاره ساز نخواهد بود و هیچ راهی را نخواهد گشود و هرگز امنیت و ثبات در کشور تامین نخواهد شد. تنها راه موثر حضور و حمایت سازمان ناتو ا زافغانستان آنست که از سطح ادعا و مشوره بی بنیاد در عرصه عمل «قاطعانه» اجرا شود وبس.