سرزمین افاغنه

آخرین اخبار در رابطه با کشور من افغانستان

سرزمین افاغنه

آخرین اخبار در رابطه با کشور من افغانستان

ایران ترجیح داد که پیمان استراتژیک را با دولت بعد از من امضا کند

روزنامه ایرانی اعتماد، مصاحبه خبرنگار خود را با «حامد کرزی» ریاست جمهوری سابق کشور، منتشر کرده است. این مصاحبه در بردارنده نکات مهمی در خصوص دوران زمامداری کرزی می‌باشد که مطالعه آن را به خوانندگان توصیه می‌کنیم. در ذیل متن این مصاحبه آمده است:

شما در ١٣ سالی که سکاندار ارگ ریاست‌جمهوری در افغانستان بودید، متولی برگزاری دو انتخابات ریاست‌جمهوری در سال‌های ٢٠٠٩ و ٢٠١٤ بودید. در هر دوی این انتخابات‌ها شایبه تقلب از سوی یکی از کاندیداها مطرح شد. به نظر شما ایراد  سیستم انتخاباتی و حقوقی در افغانستان در چه مسائلی ریشه دارد؟ در نخستین مصاحبه‌ای که با شما پیش از برگزاری این انتخابات اخیر داشتم شما دخالت‌های خارجی در انتخابات سال ٢٠٠٩ را بسیار پررنگ دانستید.
شکی نیست که دموکراسی نوپای افغانستان باید از تجربیاتی عبور کند تا به سمت بهبود اوضاع حرکت کنیم. بخش اعظمی از مشکلات انتخاباتی افغانستان ناشی از نارسایی سیستم انتخاباتی ما یا نظام ما در افغانستان نیست بلکه در دو مورد انتخاباتی که من در آن حضور داشتم و شاهد آن بودم اتهام‌هایی که به ما در خصوص تقلب در انتخابات نسبت داده شد کاملا به دست عوامل بیرونی صورت گرفت. در صورتی که کتاب رابرت گیتس را بخوانید یا نوشته‌های مشابه را به این سخنان من در خصوص دخالت عوامل بیرونی واقف خواهید شد. امیدوار هستم که آینده انتخاباتی افغانستان بهتر از اتفاق‌هایی باشد که تاکنون شاهد آن بوده‌ایم. ما اعتقاد داریم که افغانستان باید با اتکای به خود دموکراسی را پیش ببرد و در این شرایط است که وضعیت ما در بهبود انتخابات بهتر خواهد شد و به همان میزان که صلاحیت افغان‌ها ارتقا پیدا کند، وضعیت ما هم بهبود پیدا خواهد کرد.
 بنابراین شما تمام تقصیر در خصوص تقلب در انتخابات را بر گردن عوامل خارجی می‌اندازید و اعتقاد دارید که ایرادی از داخل سیستم افغانستان وجود نداشت‌؟
من در خصوص دو دوره انتخاباتی صحبت می‌کنم که شخصا در آن حضور داشتم و در خصوص انتخابات اخیر ریاست‌جمهوری صحبت نمی‌کنم چرا که آن انتخابات ابعاد دیگری پیدا خواهد کرد. اما در خصوص انتخاباتی که من در آن کاندیدا بودم به صراحت شاهد مداخلات خارجی بودم و مداخله‌های خارجی خصوصا در سال ٢٠٠٩ کاملا مشخص بود و به دنبال نتیجه‌گیری دیگری از انتخابات بودند که موفق نشدند.
 نگاه شما به دولت وحدت ملی و چالش‌های پیش‌روی آن چیست؟ بیش از ١٠٠ روز از عمر این دولت می‌گذرد اما هنوز کابینه به شکل کامل رای اعتماد نگرفته است.
هر دو برادر ما رییس‌جمهور و رییس اجرایی کشور با هم همکار هستند و در احترام کامل به همکاری ادامه داده و امور کشور را پیش می‌برند. افغانستان روزهای سختی را گذراند و یک سال و نیم انتخابات در این کشور طول کشید و این مساله امر بی‌سابقه‌ای در سطح بین‌المللی است. تطویل این روند مشکلاتی را بر جای گذاشت و در حال حاضر هر دو مقام تلاش دارند که کشور را از این مشکلات عبور دهند. همه باید دست در دست هم دهیم و در این حکومت با هم همکار شویم تا افغانستان را به نقطه بهتری برسانیم.
  در حال حاضر به دولت وحدت ملی کمکی هم در قالب مشاوره می‌دهید؟
اگر بزرگان حکومت افغانستان درخواست کمکی داشته باشند و من هم بتوانم برای آنها منبع مشورت یا خدمتی باشم به آنها کمک خواهم کرد. به خصوص در مسائل بزرگ کشوری و ملی زمانی که دوستان ما در حکومت مشورتی نیاز داشته باشند به عنوان یک شهروند افغان به آنها کمک خواهم کرد.
 دستاورهای ١٣ سال حکومت خود در افغانستان را به چه مسائلی خلاصه  می‌کنید؟
بزرگ‌ترین دستاورد من در این ١٣ سال یا شاید بهتر باشد بگویم که بزرگ‌ترین دستاورد مردم افغانستان در این ١٣ سال این بوده است که افغانستان دوباره خانه تمام مردم این کشور شده است. تمام مردم افغانستان از هر گوشه و هر تفکری دوباره این افغانستان را به عنوان خانه مشترک خود پیدا کرده‌اند و در این خانه مشترک خود با هم جمع شده‌اند. دومین دستاورد این است که افغانستان دوباره به عنوان یک کشور مستقل و صاحب بیرق و عزت در جهان شناخته شده است. پرچم ما دوباره در سرتاسر افغانستان برافراشته شده است و روابط بسیار وسیعی با جهان داشته و استقلال خود را هم حفظ کرده‌ایم. سومین مساله این است که افغانستان حاکمیت ملی و روابط خود را با جهان به گونه‌ای بنا کرده است که منفعت ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی را تامین کند. ما با کشورهای همسایه خود مانند جمهوری اسلامی ایران رابطه بسیار عالی را بنا کرده و موفق عمل کردیم. افغانستان در سایه آموزش و پرورش پیشرفت‌های بسیاری داشته است. میلیون‌ها دانش‌آموز دختر و پسر به مکتب رفته‌اند. به خصوص پس از آنکه از امورات ریاست‌جمهوری فارغ شدم در چهار ماه گذشته در جلساتی که داشته و شرکت کرده‌ام اکثرا با جوان‌ها بوده است. جوان‌هایی که در این ١٣ سال تعلیم دیده‌اند و سرمایه بسیار بزرگی برای دولت افغانستان به حساب می‌آیند. اوضاع اقتصادی در افغانستان بهبود یافته و استانداردهای مردم هم بالاتر رفته است. آزادی بیان، آزادی مطبوعات و آزادی رسانه‌ها نیز از دستاوردهای بزرگ دولت ما در این ١٣ سال بوده است.
  در نخستین مصاحبه‌ای که با شما داشتم از منتقدان اصلی سیاست‌های پاکستان بودید. در ١٣ سالی که در قدرت بودید چه کارهایی برای نزدیک کردن دو همسایه به هم انجام دادید؟
هیچ حکومتی در افغانستان مانند حکومت ١٣ ساله من برای نزدیک شدن به پاکستان تلاش نکرده بود. من در این سال‌ها ٢١ بار به پاکستان سفر کردم تا شاید پاکستان با افغانستان رابطه جدیدی را آغاز کند و اسلام‌آباد هم به این درک برسد که افغانستان مستقل و صاحب حکومت و صاحب ترقی به نفع پاکستان هم است که متاسفانه چنین درکی در آنها به وجود نیامد. ما امیدوار بودیم که پاکستان در راستای کمک به افغانستان آزاد و مستقل و مرفه دست از تربیت و تقویت افراطیون بردارد که متاسفانه این مساله محقق نشد. من برای برآورده کردن این امر چندین بار به پاکستان سفر کردم اما پاکستانی‌ها هم به این دلیل که آینده را به گونه‌ای که ما پیش بینی می‌کردیم، نمی‌دیدند و هم به دلیل رابطه‌ای که با برخی کشورهای غربی داشته و دارند و سیاست‌های مشترکی با آنها دارند با ما همراهی نکردند. پاکستان، افراط گرایی را به عنوان ابزاری در خدمت خود می‌داند و از افراطیت به عنوان وسیله‌ای برای پیشبرد اهداف خود استفاده می‌کند. فایده تغییر سیاست پاکستان نه تنها به بهبود رابطه با افغانستان، هند و ایران منتهی خواهد شد بلکه به نفع مردم پاکستان هم خواهد بود. مردم پاکستان بیش از هر ملتی در منطقه از مساله افراط گرایی رنج می‌برند و در این آتش می‌سوزند. امیدواریم که با توجه به کشته شدن ده‌ها دانش‌آموز در مدرسه‌ای در پیشاور پاکستان، به تغییر روش پاکستان منتهی شود و پس از این از افراط‌گرایی به عنوان ابزار سیاست خارجی استفاده نکند.
  به نظر می‌رسد که جامعه بین‌المللی در قبال افغانستان از ٢٠٠١ تا به امروز بسیار سختگیرتر عمل کرده است تا پاکستان. به شکل نسبی هم اگر مقایسه کنیم کابل از بسیاری از شهرهای پاکستان امن‌تر است با این‌همه  سختگیری‌هایی که برای مبارزه با افراط در افغانستان از سوی غربی‌ها انجام می‌گیرد در خصوص پاکستان اعمال نمی‌شود. به‌نظر شما ریشه این استاندارد دوگانه در چیست؟
غربی‌ها به خصوص امریکا اهدافی دارند و طبیعی است که عملکرد آنها هم در راستای محقق کردن این اهداف است. زمانی که امریکایی‌ها و غرب تصمیم گرفتند که برای مهار شوروی سابق از ابزار مذهب استفاده کرده و دایره‌ای از بی‌ثباتی را در اطراف شوروی درست کنند، غرب و امریکا هر دو از افراط‌گرایی دینی به عنوان یک مساله استفاده کردند. این وسیله نه‌تنها باعث بدبختی افغانستان شد بلکه امروز می‌بینیم که همین مساله دردسر پاکستان و کشورهای غربی هم شده است. ما تا به امروز ندیده‌ایم که غرب یا پاکستان دست از تقویت افراط‌گرایی دینی برداشته باشند. در حال حاضر هم غرب و هم پاکستان در بزنگاه‌های مورد نیاز چه برای تامین اهداف مشترک و چه اهداف جداگانه از این جریان حمایت می‌کنند.
  امروز که از روزهای حضور در راس قدرت اجرایی در افغانستان فاصله گرفته‌اید، می‌توانید راحت‌تر پاسخ این پرسش را بدهید که چرا توافقنامه امنیتی با امریکا را امضا نکردید در حالی که کشور شما هنوز برای تامین امنیت خود به نیروهای خارجی وابسته است.
من در سال‌های پایانی حکومت خود کاملا به این نتیجه رسیده بودم که امریکا برای مبارزه با افراط‌گرایی به افغانستان نیامده است بلکه افراط‌گرایی را ابزاری برای رسیدن به اهداف خود می‌دانند. جنگی که به نام مبارزه با تروریسم در افغانستان آغاز شد در حقیقت جنگ مردم افغانستان نبود بلکه مردم افغانستان قربانی جنگی به نام تروریسم شدند. بر همین اساس من در صحبت‌های بسیار صریح و شفافی که با امریکایی‌ها داشتم این مساله را به شکل عیان برای آنها بیان کردم. در همین راستا به امریکایی‌ها گفتم که اگر به دنبال پایگاه نظامی در افغانستان هستند باید هدف آنها تامین صلح و امنیت باشد. من حاضر نبودم به امریکایی‌ها در حالی پایگاه نظامی بدهم که برقراری صلح در افغانستان در برنامه‌ریزی‌های آنها در‌قالب توافقنامه امنیتی جایی نداشت و ما تضمینی برای تحقق این مساله نمی‌دیدیم. اگر امریکا برنامه برقراری صلح را مشخص عنوان می‌کرد یا حداقل دشمن را مشخص می‌کرد که ما در حال جنگ با چه کسانی در افغانستان هستیم من آن توافقنامه را امضا می‌کردم. من امروز هم اعتقاد دارم که عدم امضای آن توافقنامه کار درستی بوده است.
  فکر می‌کنید که امضای این توافقنامه در دولت وحدت ملی اقدام درستی و به نفع افغانستان بود؟
رهبران دولت جدید تصمیم به امضای این پیمان امنیتی گرفتند. من با وجود اینکه مخالفت شدیدی با امضای این پیمان بدون مشخص بودن مسیر رسیدن به صلح داشتم اما باز هم سکوت کردم چرا که ما افغان‌ها باید از دولت خود حمایت کرده و درصدد تقویت آن هم برآییم. ما باید از برخی اختلاف‌هایی که در اجرای برخی مسائل داریم بگذریم و حامی دولت خود باشیم.
  در نخستین مصاحبه‌ای که با شما داشتم تاکید داشتید که تا پیش از ارگ ریاست‌جمهوری پیمان جامع همکاری با ایران را امضا خواهید کرد اما این پیمان‌نامه هم امضا نشد. دلیل امتناع شما چه بود؟
ما آماده امضای این پیمان‌نامه بودیم اما دولت جمهوری اسلامی ایران ترجیح داد که این پیمان را با دولت جدید امضا کند. من حتی به معاون رییس‌جمهور ایران که به افغانستان تشریف آورده بودند هم برای امضای این پیمان جامع همکاری اصرار کردم که متاسفانه امضا نشد. ما در حاشیه نشست شانگهای در چین هم از رییس‌جمهور ایران برای حضور در کابل و امضای این پیمان جامع همکاری دعوت کردیم.
  ایران و افغانستان با هم در خصوص آب هیرمند اختلاف‌هایی دارند. چرا این مساله در دولت شما مورد توجه قرار نگرفت و حل و فصل نشد؟
اختلاف جدی وجود ندارد. ما دو کشور هستیم که به سمت کم‌آبی پیش می‌رویم و تغییر اقلیم جهانی بر همه ما تاثیرگذار بوده است. بر همین اساس باید با آگاهی و تدبیر حرکت کنیم. آب یک منبع مورد نیاز همه ما است و هیچ کشوری نمی‌تواند عضو جامعه خود یا همسایه خویش را از این نعمت محروم کند و افغانستان هم به هیچ‌وجه به دنبال محرومیت ایران از این آب نیست. افغانستان به دنبال این است که آبی که از افغانستان باید به ایران برسد و حق این کشور است به سمت ایران سرازیر شود. حتی در شرایطی که ایران بیشتر از حق خود هم نیاز داشته باشد ما این کار را با رضایت انجام خواهیم داد و پیش از این هم این کار را انجام داده‌ایم. افغانستان آرزو دارد که صاحب منابع آبی باشد و ذخیره آبی هم داشته باشد تا اگر در آینده با کم‌آبی مواجه شدیم با قحطی روبه‌رو نشویم. با این‌همه ما به دنبال شراکت آبی با ایران به عنوان همسایه خود هستیم. امیدوار هستیم که دولت ایران این مساله را درک کند که افغانستان باید سد آبی و نهر داشته باشد.
  طالبان مهم‌ترین مخالف مسلح دولت افغانستان است و گفته می‌شود که در چند سال پایانی حضور شما در ارگ ریاست‌جمهوری تلاش‌هایی هم برای مذاکره با این گروه صورت گرفت که ره به جایی نبرد. فکر می‌کنید دولت وحدت ملی برای به نتیجه رساندن مذاکراتی که در ١٣ سال گذشته به نتیجه نرسید چه روش جدیدی را باید به کار بگیرد؟
دولت باید هر سیاستی که به صلح در افغانستان منتهی شود را پیگیری کند. صلح برای یک افغانستان مستقل و صاحب حاکمیت ملی یک ضرورت است. این بدان معناست که ما باید برای برقراری صلح هر قیمتی را بپردازیم جز قیمت استقلال و حاکمیت ملی.
 طالبان را گروهی قابل مذاکره می‌دانید؟ اگر بله پس چرا در دولت شما این امر محقق نشد؟
طالبان من حیث افراد کاملا قابل مذاکره هستند و حتی به دنبال مذاکره هم هستند اما طالبان به عنوان یک تحریک باز استقلال در مذاکرات را از دست می‌دهند. دلیل این مساله هم این است که پاکستان کاملا در آنجا حاکم است و دستگاه‌های اطلاعاتی آن بر اوضاع مسلط است. ما همیشه از مذاکره با طالبان هموطن خود استقبال می‌کنیم اما از طرف دیگر این حقیقت را هم می‌دانیم که صلح بدون کمک پاکستان ممکن نیست. بنابراین اگر پاکستان و امریکا هر دو به دنبال برقراری صلح در افغانستان باشند صلح برقرار خواهد شد اما اگر این مساله را نخواهند از صلح هم خبری نخواهد بود.
  آیا اعتقاد دارید که امریکا می‌تواند طالبان را به پروسه صلح وارد کند؟
ما اعتقاد داریم که امریکا و پاکستان با هم می‌توانند این امر را محقق کنند.
  در این میان برای عربستان سعودی چه نقشی قایل هستید؟
برای عربستان نقش بسیار مهم و اساسی قایل هستیم. اگر عربستان در پروسه صلح افغانستان پادرمیانی کند بسیار به نفع افغانستان خواهد بود. اگر به یاد داشته باشید ما در این سال‌های اخیر همواره بر اهمیت نقش سعودی و بر نقش خادم‌الحرمین پادشاه عربستان سعودی توامان تاکید داشته‌ایم. هنوز هم امیدوار هستیم که خادم‌الحرمین و عربستان سعودی در برقراری صلح در افغانستان ایفای نقش کنند.
  در حکومت شما رسما از ریاض برای پادرمیانی در پروسه صلح درخواستی شد یا خیر؟
در دوران حکومت ١٣ساله من بارها این درخواست انجام گرفت.
  چرا این میانجی‌گری‌ها ره به جایی نبرد؟
آل سعود بسیار در این مسیر تلاش کرد و آرزو هم داشتند که این مساله محقق شود اما همان‌گونه که قبلا هم گفتم حل این مشکل در افغانستان بدون همکاری پاکستان و امریکا ممکن نیست.
 گفته می‌شود که دولت وحدت ملی به دنبال ارایه تعریف جدیدی از رابطه میان افغانستان و عربستان است و نخستین مصداق بر این ادعا هم سفر رییس‌جمهور افغانستان به این کشور در نخستین هفته‌های انتقال قدرت بود. فکر می‌کنید که مثلث ریاض، کابل و اسلام‌آباد می‌تواند به برقراری امنیت بیشتر در منطقه کمک کند؟
قطعا. البته نقش چین هم بسیار مهم است. چین و پاکستان و عربستان سعودی با هم می‌توانند همکاری داشته و به برقراری امنیت کمک کنند. البته باید باز هم تکرار کنم که تا زمانی که دو عنصر مهم مولد جنگ در افغانستان یعنی پاکستان و امریکا با هم به توافق نرسند، امنیت هم برقرار نخواهد شد.
  اخیرا وزیر امور خارجه ایران، محمد‌جواد ظریف سفری به کابل داشتند. شما در ١٣ سال دوره حکومت خود رابطه بسیار حسنه‌ای میان ایران و افغانستان برقرار کردید. فکر می‌کنید که دولت وحدت ملی هم رویه شما را ادامه خواهد داد؟
بله قطعا این رویه ادامه پیدا خواهد کرد. رییس‌جمهور افغانستان ارزش بسیاری برای ایران و همکاری با این کشور قایل است. ایران کشور همسایه، هم‌دین و هم‌زبان با ما است و سابقه تاریخی رابطه میان دو کشور به صدها سال بازمی‌گردد. ایران نقش حیاتی و بسیار مهمی در افغانستان دارد و این مساله‌ای است که به تایید رییس‌جمهور و رییس اجرایی هم رسیده است. امیدوار هستیم که رییس‌جمهور و رییس اجرایی افغانستان به زودی به ایران سفر کنند و توافقنامه‌ای که قرار بود ما با ایران امضا کنیم زودتر در دولت وحدت ملی امضا شود. ایران همچنین در پروسه صلح افغانستان می‌تواند نقش مهمی ایفا کند.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.