«سید عبدالحمید معصومی» محقق و نویسنده افغان و استادیار دانشگاه علوم پزشکی مشهد، با ارسال یادداشتی، بحثها و چالشهای پیش رو در مورد فلسطین و اهمیت سرزمین بیتالمقدس را مورد بررسی قرار داده که متن کامل این یادداشت در زیر آمده است.
واژهها و کلمات گاهی از یک بعد و زمانی از چند جهت حائز اهمیت هستند؛ قدس از آن کلماتی است که از جهات گوناگون کم نظیر یا بیمانند است.
قدس یا بیتالمقدس و مسجدالقصی از نظر معنوی و دینی آخرین قدمگاه سفر معراج خاتم رسولان بود که از مسجدالحرام آغاز و به مسجدالقصی میرسد و بعد از آن، به سوی معراج حقیقی بالا میرود، داستان معراج رسول که در قرآن آمده از سرزمین و اطراف مسجدالقصی به عنوان سرزمین مبارک یاد میکند و این مبارک بودن را خداوند به خود نسبت میدهد.
از نظر تاریخی این مسجد بدست پیامبر نامدار و قدرتمندی ساخته شده که هم ملک سلطنت بینظیر داشته و هم عدالت و دادگستری فراگیر، از نظر اجتماعی و سیاسی قدس در سرزمین با برکت و جایی که پیامبران نامی زندگی میکردند و کانون تصمیمگیریهای سرنوشت ساز و هدایتگر برای بشریت بوده و در حال حاضر هم از نقاط استراتژیک این سرزمین است قرار دارد، نقطهای که انظار جهانیان را بسوی خود جلب کرده و دلها را بهسمت خود متوجه ساخته است.
قدس و بیتالمقدس در نقطه کلیدی تحولات خاور و بهدرجاتی باختر زمین قرار دارد، بنابراین سرزمین قدس، از مناطق استثنائی روی زمین است اما حیف و افسوس که این نقطه نورانی در محاصره تاریکیها قرار گرفته و قدس را نامقدسها و نامقدسیها احاطه کردهاند.
آنان که در حال حاضر در مجاورت بیت المقدس قرار دارند کسانی هستند که به خاطر اخلاق فزون طلبی و انحصار خواهی خود و مخصوصاً به علت تبعیض نژادی که برای خود قائل هستند رسماً خود را از دیگران برتر و بالاتر تصور میکنند در حالیکه خودشان مطرود جامعه بشری قرار گرفته و با این اخلاق رذیلانه، کمتر کشور و مردمی حاضر هستند آنها را بپذیرند.
یهودیان ساکن این سرزمین، نه عرف مردمی و بینالمللی را قبول دارند، نه قعطنامه شورای امنیت سازمان ملل را و نه به نظر و مشورت دیگران اهمیت میدهند.
یهودیان نژاد پرست تبعیض طلب، با زور و تزویر و کمک خارجیهای همپیمانشان دولت و حکومت تشکیل دادند و با زور و تزویر این دولت و حکومت را ادامه دادند که شصت و چند سال از عمر ظالمانه این رژیم میگذرد.
اینک حدود 7 دهه است که چندین میلیون عرب ساکن اصلی این سرزمین آواره شدهاند و در فضای آوارگی چند ده سال است که نفس میکشند و رنج میبرند.
یهودیان غاصب این سرزمین کمترین اعتراض را با خشونت و بیرحمی پاسخ میدهند و شکنجه میکنند.
آری قدس را چنین مجاوران و ساکنانی است که بر 2 پایه زور و تزویر قرار دارند که از نظر اخلاقی و زیست جمعی، یهودیان به شدت انحصار طلب و فزون خواه بوده که در این خصیصه انگشت نمایند و زمانیکه فکر امتیاز طلبی نژادی ضمیمه این 2 خصلت نا پسند میشود هیولایی که از این جماعت ترسیم میشود به شدت نفرتانگیز و شرمآور است.
دلیل ماندن این جماعت در اطراف قدس، علاوه بر لجاجت این مردم،حمایت استکبار جهانی است و دلیل دیگر ناهنجاریها و نا بسامانیهای موجود در میان ساکنان اصلی این سرزمین و سران عرب و کشورهای اسلامی است.
سستی و تنبلی که در میان ساکنان این سرزمین دیده میشود دوروئی و نفاقی است که در میان سران عرب مشهور است و بینظمی و ناهماهنگیهای کشورهای اسلامی که در واقع همه این ها نوعی نامقدسی تلقی میشود، قدس را محاصره کردهاند، پس قدس در محاصره، نامقدس ها و نامقدسیها قرار دارد.
گر چه در این صفت مذموم همه یکسان هستند، صهیونیستها در این خلق رذیله بیشتر از همه آلودهاند و حامیان خارجی آنان هم که از این جرثومه فساد حمایت کرده و کمک میکنند واقعا نامقدس و ناپاکاند.
اعراب ساکن آن سرزمین مخصوصاً سران کشورهای عربی و کشورهای اسلامی با تنبلی و سستی و سهلانگاری که از خود نشان میدهند در واقع در یکی از رئوس مثلث شوم نامقدس قرار میگیرند، مخصوصاً با این همه ثروت و سرمایه و نیروی انسانی که داریم.
آری قدس با کار قدسی از این محاصره خارج میشود، این کار قدسی همان تصمیم مخلصانه و مردانه اعراب و مسلمین است که در جهت آزادسازی قدس از نامقدسها و پاکسازی منطقه از ناپاکان و آرامش مردمان این جا از نامردمیها صورت میگیرد.
آری مسجد قدس، بیت قدس، با شعار قدسی و فقط با کار قدسی انتظارمیرود با دستان و بازوان موحدترین و مخلصترین انسانهای فرهیخته آزاد شود وگر نه تا زمانی که این همه خار دور آن گل معطر قدسی را احاطه کرده، نمیتوان از عطر و بوی گل استفاده کرد.
این خارها در 3 لایه به ترتیب اهمیت قراردارند، لایه نخستین صهیونیسم، لایه بعدی، سیستم استکباری و سلطهطلب جهانی و لایه سوم، سران عرب و کشورهای مسلمان است که با سستی، تنبلی، سازشکاری عملا در ردیف مخالفان قرار میگیرند.